01فروردین By admin5 فروردین 14000تجربه شما از بی مویی من شادی هستم. وقتی بهم گفتن که موهاتو خودت کوتاه کن وبا ماشین بزن که وقتی یهو می ریزه شوکه نشی کلی گریه کردم. تزریق دومم بود که تولد ۳ سالگی دخترمو زودتر گرفتم که تا موهام نریخته تو عکس تولدش خوشگل باشم. آخر تولد وقتی داشتم لباسم و در میاوردم یهو جلوی موهام تو یقه ریخت. خیلی حال بدی بهم دست داد دیگه تو حموم کل سرمو با ماشین برام زدن و من اشک می ریختم. تا دوسه هفته اول احساس بدی داشتم اصلاً جلوی آینه نمیرفتم دوست نداشتم کسی من وبدون کلاه ببینه. دخترم وقتی من ومیدید اشک می ریخت میگفت من اون مامانو دوست دارم که مو داشت. 😢 خیلی برام سخت بود ولی به خودم اومدم دیدم مگه قراره تا اخر عمر اینجوری باشم؟ این وضعیت گذراس! مگه یه زن تو عمرش چند بار کچلی رو تجربه میکنه؟ برای اولین بار وقتی تو ماشین بودم کلاهمو برداشتم. شوهرم ودخترم تعجب کرده بودن. میگفتن کلاهتو بذار همه نگاه میکنن. من بی خیال نگاه ها شدم گفتم راحتی خودم از همه مهمتره! الان بیشتر جاها کلاهمو بر میدارم وبا اعتماد بنفس بیشتری جلو آینه می رم. کلی عکس می گیرم از خودم و یه جوری دارم لذت می برم. همه چیز به خود آدم بستگی داره. وقتی دیدت قوی باشه اطرافیانم نگاهشون تغییر میکنه. از وقتی کچل کردم از کله ام بیشتر خوشم اومد اخه خیلی گرد وخوشگله 😁