03خرداد By admin8 خرداد 14000تجربه شما از بی مویی طاهره هستم ۴۶ ساله شهریور ۱۳۹۹ بود که برای عمل پروتز سینه اقدام کردم. پیش خودم گفتم تا جونشو دارم و پیرتر نشدم برم یکم به خودم برسم😉البته این رو بگم که ۲سال و نیم بودکه توده ای تو سینم بود و تحت نظر بودم و دکترا میگفتن چیزی نیست. منم گفتم میرم برای پروتز توده رو هم برمیدارن.خلاصه تو سونو مشخص شد که اوضاع خیییییلی خرابه و به لنف هم سرایت کرده. اون روز رو نمی خوام بهش فکر کنم که چی به من و خانواده ام گذشت. اوضاع وخامت سرطانم طوری بود که دکترمنتظر جوابها نشد و سریع بستری شدم و مستکتومی کامل کردم. در عرض چند روز زندگیم تغییر کرد.من با فکر سینه های خوشگل رفتم جلو و حالا یک سینه رو با ۱۴ تا لنف زیر بغل از دست داده بودم و این تازه شروع درمان بود. من میدونستم که طی شیمی درمانی موهام میریزه.ولی برای از دست دادنشون خودمو ناراحت نکردم. چون میدونستم موقتیه! با همسرم موهامونو زدیم و عکسامونو برای خانواده م فرستادیم. مادرم از شدت ناراحتی نفسش بالا نمی اومد ولی من با لبخند و رضایت اینکارو کردم قبل از اینکه بریزه. اتفاقا خیلی هم خوشگل شدم ☺️ 👩🏻🦲 به این دید نگاه کنید که یک چالشه و هیچ خانومی جرات این کار رو نداره. حالا شرایط ما باعث شد که بی مو بودنمون رو هم تجربه کنیم. دیدمون رو عوض کنیم.چون زندگی در جریانه😘😘😘 طاهره یک زن مثبت اندیش و زیباست که واقعا نیاز نیست قوی باشه و مبارز یا هر چیز دیگه که ما از #بیمارانمبتلابه_سرطان می شنویم. فقط کافیه دیدت مثبت باشه