03خرداد By admin8 خرداد 14000تجربه شما از بی مویی اسمم مهشید ۳۲ سالمه . ۱۵ آذر ۹۹ بهم گفتن دچار سرطان سینه شدی . دقیقا زمانی که داشتم کارهامو میکردم برای مهاجرت پیش همسرم . برای چند ساعت خودمو باختم ولی محکم تر از قبل شروع کردم . همون روز اول که مریضی و فهمیدن قبل شیمی درمانی موهامو یک سانتی زدم. اخه من عاشق کار یهویی و جینگول بازیم 😁 چند روز بعد از تزریق اول موهای ریز می اومد روی دستم … حالمو خراب می کرد و با مامانم با ماشین کل موهامو زدیم. نمیگم ناراحت نبودم بودم توی حموم هق هق زدم ولی اخرش گفتم دختر جون تو همه جوره زیبایی و خواستنی برای خودت زندگی کن و لذت ببر . اون شب برای خودم نوشتم و شما هم در تصویر می بینید الان منتظرم جلسه ۸ شیمی درمانی رو انجام بدم و بعدشم عمل . ❤❤❤❤ مهشید از جمله همراهان ماست که ما رو حمایت می کنه و در موردمون اطلاع رسانی می کنه. اینکه بتونی برای خودت نامه ای قشنگ بنویسی و از مو یا هر اعضا بدنی که قراره از دست بدی خداحافظی کنی، یک هنر و یک راه برای ادامه زندگیه! ممنون از مهشید و همه شمایی که تجربیاتتون رو با ما به اشتراک می گذارید. 🙏🏻