03خرداد By admin8 خرداد 14000تجربه شما از بی مویی بهنوش هستم، یه دختر پرجنب و جوش و فعال که از صبح بیرون از خونه کار میکردم تا شب. اخه من وکیل دادگستری هستم. یه روز موقع آماده شدن برای کار دستم که بالا بردم زیر بغلم درد گرفت و رفتم دکتر، سونو، نمونه برداری و گفتن که مبتلا به سرطان سینه شدم و باید جراحی و شیمی درمانی بشم. قسمت شیمی درمانی برام سختتر بود چون میدونستم تمام موهای بلند تازه کراتین کرده ام رو از دست خواهم داد. جلسه اول شیمب درمانی رو رفتم و بعد از ۱۴روز دسته دسته موهام ریخت. ولی با خودم می گفتم اشکال نداره دوباره درمیاد «فکر کن موهاتو میدی و سلامتیتو پس میگیری» خودم با دوستم نشستیمو موهامو برام از ته تراشید و کلی هم باهم خندیدیم. اولش سخته ولی باهاش کنار اومدن راحتتره. چون میدونم دوباره درمیاد و همه چیز مثل سابق میشه. نمیگم گریه نکردم چرا خیلی گریه کردم ولی چه میشه کرد؟ خدا میخواد در ازای تار تار موهامون بهمون کلی اتفاقای قشنگ بده ☺️ من امروز به مرکز بانک گیسوی یزد رفتم و بسته قشنگی شامل یه کتاب و کلاه گیسی که خیلی هم بهم میاد رو گرفتم. مرسی از لطفتون! دوستان مبتلا به سرطان در شهرهای دیگه هم می تونن از سرویسهای ما استفاده کنند و مثل بهنوش عزیز از بسته زندگی لذت ببرند. با سپاس فراوان از بهنوش برای اشتراک تجربه اش با بانک گیسو