بانک گیسو

هیچ کس هیچ وقت تنها نیست

سمیه

 

تجربه ی من از بی مویی

سمیه هستم ۳۵ ساله از مشهد. مدرس زبان هستم و دو سالی هست که دوران عقد رو سپری می کنم.

مثل همه ی آدما زندگیم روال عادی داشت و سر کار می رفتم و با عشق به دانش آموزام زبان آموزش می دادم.

داشتم برای کلاس های عصرم آماده می شدم که متوجه توده ای در سینه ام شدم.پس از آزمایشهای مختلف به دستور پزشکم باید شیمی درمانی و بعد عمل می شدم.

باورش برای خودم و خونواده ام سخت بود.

لحظات سختی رو داشتم. من باید قوی می بودم تا بتونم به اطرافیانم روحیه بدم.

روز قبل شیمی درمانی آرایشگاه رفتم و موهامو کوتاه کردم.بعد از شیمی درمانی پرستارم بهم گفت که موهاتو باید از ته بزنی.همسرم با ماشین موهامو کامل کوتاه کرد.از دست دادن مو برای من و خونواده م خیلی دردناک بود. اشک می ریختیم و موهای روی زمین که ریخته شده بود رو می دیدیم.

۸ جلسه شیمی درمانی رو پشت سر گذاشتم و عمل شدم.

هنوز موهام در نیومده. ولی اصلا نه ناراحت موهام هستم و نه از چهره ی خودم بدون مو و ابرو و مژه ناراحتم.

و بر این باورم زیبایی ما خانوما فقط به مو نیست.

خدارو شکر می کنم که تونستم با قدرت این مراحل رو پشت سر بزارم.🌷🌷🌷

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Top